جهان در آئينهء رويدادهای تاريخي
سراج الدين اديب سراج الدين اديب

بخش نخست

از اول تا دهم اپريل

روز شمار، اول اپریل

1 ـ آغاز انقلاب فرهنگی چین :ـ بتاریخ اول سال 1966 میلادی: چوئن لاي نخست وزير وقت چين با ايراد نطقي آغاز انقلاب فرهنگي چين را اعلام داشت، وي با نقل جملاتي از يك نطق مائو كه سه دهه قبل از آن ايراد شده بود گفت: اوضاع و احوال نشان مي دهد كه هدفهاي انقلاب دارد فراموش مي شود و سلائق شخصي جاي آن را مي گيرد و ديري نخواهد پاييد كه چين به همان روال قديم (پيش از انقلاب) باز خواهد گشت، براي متوقف كردن اين روند بايد فرهنگ انقلاب را زنده سازيم و با هر فرهنگ و روش مغاير آن مبارزه كنيم، هدف اصلي انقلاب چين تامين برابري تمام عيار مردم بوده است، بنابراين بايد با فرهنگهايي كه مي خواهند طبقه اجتماعي به وجود آورند مبارزه شود، اين مبارزه بايد به صورت انقلابي صورت گيرد و مبارزان از ميان جوانان انتخاب شوند كه در عين حال در طول عمر پاسدار آن باشند، در اين انقلاب نبايد خون ريخته شود، بايد جنبه آموزشي داشته باشد، تنها بايد انقلابي عمل كرد يعني اين انقلاب را بالاتر از قانون و ضابطه بدانيم، با اين انقلاب بايد تصور اين كه ميان انسانها فرق است از اذهان زدوده شود.

   جملاتي كه از مائو نقل شد از اين قراربود: انقلاب يعني تخريب نظامي كه ديگر كارايي ندارد و در يك جامعه، يك دسته كوچك را آقاي ديگران كرده و استثمار و تبعيض بيداد مي كند و از عدالت خبري نيست، انقلاب تفريح و مهماني رفتن نيست، انقلاب همه چيز را دگرگون بايد بكند و نظم تازه اي را برقرار سازد، بايد دانست كه فرصت طلبان در كمينگاه هستند تا از انقلاب سوء استفاده كنند، حال آن كه انقلاب براي ريشه كن ساختن هر گونه سوء استفاده به وجود مي آيد و مردمي كه از ظلم و هرگونه سوء استفاده خسته شده اند جان بر كف مي نهند و وارد آن مي شوند و در چار چوب آن مي رزمند، «چوئن لاي» ضمن تفسير اين جملات گفت كه انقلاب فرهنگي عمدتا براي ريشه كن ساختن همين فرصت طلبان به وجود مي آيد و راه درازي در پيش رو دارد.

2 ـ تزاد روز« ادگار والاس» :ـ بتاریخ بتاریخ 1ول اپریل سال 1875 میلادی: ادگار والاسEdgar wallace روزنامه نگار انگليسي، داستان نويس و نويسنده نمايشنامه به دنيا آمد و در طول 57 سال عمر خود 175 داستان، 24 نمايشنامه و صدها مقاله نوشت، وي روزنامه نگاري را با تهيه خبر براي ديلي ميل (چاپ لندن) و رويترز آغاز كرد و در اين رشته تا سردبيري روزنامه « راند ديلي ميل» چاپ افريقاي جنوبي پيش رفت، داستانهاي والاس عمدتا زمينه پليسي و جاسوسي دارند، او مانند همه روزنامه نگاراني كه داستان نويس شده اند كوشيده است كه برپايه يك جريان واقعي داستان خود را بنويسد،« والاس» نوشته است كه در قالب ماجراهاي پليسي بهتر مي توانست حقايق زمانه و مسائل را بيان دارد و هدف او اصلاح جامعه بود، دختر« والاس» پس از مرگ پدر انجمني به نام او تاسيس كرده كه مشوق ادبيات و داستان نگاري است.

3 ـ  کودتای رشيد عالي الگيلاني در عراق :ـ بتاریخ 1ول اپریل سال 1941 میلادی : رشيد عالي الگيلاني ناسيوناليست عراقي و سياستمداري كه از سياستهاي المان ناسيونال سوسياليست (دولت نازي) هواداري مي كرد با واحدهاي نظامي چهار افسر ارشد و حمايت مفتي فلسطين در عراق كودتا كرد و با فراري دادن نايب السلطنه اين كشور به سفارت امريكا در بغداد زمام امور عراق را به دست گرفت، وي پيشتر هم دو بار نخست وزير عراق بود، ملك غازي پادشاه عراق در همان زمان در يك حادثه موتر كشته شده بود و پسرش فيصل دوم را كه كودكي بيش نبود برجايش نشانده بودند، رشيد عالي پس از اطلاع از انتقال نايب السلطنه از سفارت امريكا به يك پايگاه هوايي انگلستان در عراق(حبانيه)، دستور حمله به اين مرکز را صادر كرد، دولت انگلستان كه از دست رفتن عراق در جريان جنگ جهاني دوم را براي خود يك فاجعه مي دانست جنرال «آركادي واول Archibald Wavell» قوماندان نيروهاي آن كشور در هند را مامور سركوب رشيدعالي و همدستانش كرد، انگلستان همچنين به سبب نزديك شدن دولت ايران به المان و پيش بيني برخورد نظامي با دولت تهران، عراق را لازم داشت تا از خاك اين كشور بر ضد ايران دست به اقدام نظامي بزند، بدون همكاري عراق، در آن زمان يك حمله نظامي به ايران كه موفقيت آميز باشد امكان پذير نبود، از طرفي ادامه حكومت رشيدعالي ناسيوناليست در عراق، احتمال تامين يك هدف هيتلر را كه دست اندازي بر منابع نفت خاورميانه و خارج ساختن هند از دست انگلستان بود افزايش مي داد.

   « واول» كه قبلا در شمال افريقا با ايتاليايي ها و الماني ها دست و پنجه نرم كرده بود و بعدا هم قوماندان عمومی نيروهاي انگلستان در خاور دور و آسياي جنوبي و سپس نايب السلطنه هندوستان شد موفق شد رشيدعالي را از عراق به كشور سعودي فراري دهد و نفوذ انگلستان بر عراق محفوظ بماند و پايگاههاي نظامي انگلستان در آن كشور حفظ شود، همين پيروزي « واول» بر رشيد عالي باعث شد كه انگلستان بتواند دراگست سال 1941میلادی (سنبله 1320خورشیدی) با اعزام نيرو از هند، از طريق عراق ايران را تحت اشغال نظامي درآورد، رضاشاه متمايل به المان را بركنار و پسرش محمد رضا را شاه سازد، برخي از مورخان كودتاي رشيدعالي در عراق را به برنامه هاي هيتلر پيوند زده اند، آن چه كه واقعيت دارد اين است كه اگر رشيدعالي موفق شده بود تا مدتي بر عراق حكومت كند افتادن منابع نفت خاورميانه به دست المان و يا، نا امن شدن بهره برداري از آنها متحمل و نتايج جنگ جهاني دوم چيزي ديگر بود و ايران هم به اشغال نظامي در نمي آمد، رشيدعالي كه در سال 1882 میلادی در بغداد به دنيا آمده بود كه در آن زمان از مستملكات عثماني بود همچنين موفق شده بود كه يك حزب ملي گرا تاسيس كند و گروههاي ناسيوناليست عراقي را كه با هرگونه نفوذ خارجي در عراق و سرزمين هاي عربي و ايجاد يك كشور يهودي نشين در فلسطين (طبق اعلاميه لرد بالفور) مخالف بودند متحد سازد، وي در لبنان در تبعيد درگذشت.

4 ـ تولد ميرزا حيدر قلي خان كابلي :ـ 134 سال قبل از امروز ( /   / سال 1293هجري قمري ) : ميرزا حيدر قلي خان كابلي مشهور به سردار كابلي از عالمان بزرگ معاصر و صاحبنظر در علوم ديني و رياضي در كابل به دنيا آمد، اودر سال 1297هجري قمري به هنگام اشغال افغانستان بدست قواي انگليسي به هند عزيمت كرد و مدت 7 سال در لاهور زندگي كرد،اين عالم بزرگ در اين مدت قرآن وتفسير رابخوبي آموخت و سپس به كاظمين سفر كرد ودرآنجا از محضر سيد حسن مدرس و سيدمحسن امين فيض برد و اجازه اجتهاد كسب كرد سردار كابلي در سال 1310هجري قمري به ايران رفت و از آثار او : ديوان ابوطالب (ع) ،الاربعين في فضايل اميرالمومنين و ترجمه انجيل برنابا را ميتوان نام برد .

5 ـ  موجودیت نظام جمهوری در ایران :ـ  بتاریخ اول اپریل 1979 میلادی( 12 حمل سال1358هجري شمسي ): نظام جمهوري اسلامي ايران به رهبری خميني دركشور، ایران موجوديت يافت ملت ايران درمدت دو روزآراء خود را به صندوقهاي رأي ريختند و با شركت دريك همه پرسي به نظام جمهوري اسلامي ايران رأي مثبت دادند .

6 ـ تولد « تيكو براهه» منجّم  دنمارکی : ـ  بتاریخ اول اپریل 1546ميلادي: « تيكو براهه» منجّم و رياضيدان دنماركي متولد شد، براهه درالمان تحصيل كرد و درزادگاهش دنمارك ضمن تحقيق، ستاره جديدي درصورت فلكي ذاتُ الكُرسي كشف كرد، تيكو براهه درجزيره كوچك رصدخانهء تأسيس كرد و مدت20سال درآنجا به تحقيق و رصد آسمان پرداخت، تيكو براهه با تكميل ادوات رصد و بجاي گذاشتن نتايج درخشان و مهم درباره اموررصد ستارگان و سيارات راه را براي اكتشافات دانشمندان بعدي همواركرد.

= = = = = = = ==

روز شمار، دوم اپریل

1 ـ مجاهدان و اسلحه" استـنگر" امریکایی :ـ بتاریخ 2 اپریل 1986 میلادی ( 31 حمل 1365 خورشیدی ) : حکومت ایالات متحده امریکا دادن اسلحه ضد هوائی بنام " استنگر " را به " مجاهدین " علیه  دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان و ضد طیارات روسی منظور کرد.

2- سفر های اقتصادی سردار محمد داود خان :ـ بتاریخ 2  اپریل 1978 میلادی ( 13 حمل 1375 خورشیدی ) : سردار محمد داود جهت مذاکرات و تقویه پایه های اقتصادی افغانستان با رهبران عربستان سعودی، کویت و مصر به آن کشور ها سفر داشت .

3 ـ آغاز حمله نظامی عراق به ایران :ـ بتاریخ 2 اپریل 1979 میلادی ( 13 حمل 1358هجري شمسي ):  رژيم بعث عراق 50 روزبعد ازپيروزي انقلاب درايران حمله هاي خود را بطورپراكنده به پايگاههاي مرزي ايران آغازكرد، اين حملات حدود 20ماه ادامه داشت تااينكه دراواخرماه سنبله1359شمسي ارتفاعات نوسود و محل مهران به طوررسمي به تصرف قواي بعثي عراق درآمد و جنگ تحميلي بالای ایران آغازشد.

4 اختراع دندان مصنوعی : ـ بتاریخ 2 اپریل سال1728ميلادي: « فوشارد»  دکتورفرانسوي دندان مصنوعي را اختراع كرد، فوشارد با اين ابداع بسياري ازكساني را كه ازنداشتن دندان رنج مي بردند راحتي بخشيد، « فوشارد» ابتدا ازدندان مردگان براي ساختن دندان مصنوعي استفاده كرد اما پس ازمدتي ازجنس چيني و سپس پلاتين و طلا براي ساخت دندان مصنوعي استفاده كرد.

5 ـ امریکا وارد جنگ جهاني  شد بتاریخ 2 اپريل سال1917ميلادي:امریکا وارد جنگ جهاني شد و دراين روزميان امریکا و المان جنگ درگرفت، دولت المان ازجنوری 1917 میلادی كشتي هاي امريكايي را غرق كرد و درمقابل امریکا به ماه فبروری به المان « اولتيماتوم » داد، و سپس روابط خود را بااين كشورقطع كرد، سرانجام پس ازتصويب كنگره امريكا ويلسون رئيس جمهوراين كشور، ورود امريكا را به جنگ جهاني اول اعلام كرد.

= = = = = = = ==

روز شمار، سوم اپریل

جنگ صفّين  بتاریخ  اول ماه صفرسال37هجري قمري: جنگ صفّين ميان سپاه حضرت علي (ع) و معاويه دركناررود فرات درگرفت، سپاه معاويه ابتدا شكست سختي خوردند اما درآخرين لحظات با حيله عمروعاص قرآنها را برسرنيزه بلند كردند و پيشنهاد صلح دادند، دشمن با اين حيله خواستارحاكميت قرآن شد و نيرنگ آنان درسپاه علي (ع) کاری افتاد و ناچارحكميت را پذيرفتند، درحكميت معاويه عمروعاص را برگزيد وعلی (ع)  مالك اشتررا شايسته حكميت مي دانستند، سرانجام ابوموسي اشعري با نيرنگ به خلافت معاويه رأي داد و معاويه خليفه مسلمين شد.

2 ـ سقوط شهر بغداد :ـ بتاریخ 3 اپریل1941ميلادي: درمبارزات سياسي ميهن پرستان عراق با دولت انگلستان شهربغداد بدست رشيد عالي گيلاني فرمانده مخالفان انگليس سقوط كرد، الماني ها ازرشيد عالي گيلاني حمايت مي كردند اما بعد ازتصرف بغداد به موقع كمك به اونرسيد و قيام وي سركوب شد.

3 ـ در گذشت گراهام گرين نویسنده انگلیسی :- بتاریخ 3 اپریل 1991ميلادي: « گراهام گرين» ازنويسندگان معاصرانگلستان درگذشت، او دردوران جنگ به عنوان خبرنگارجنگي دربسياري ازكشورهاي جنگ زده خدمت كرد، او درداستانهاي خود خشونتهاي تاريخ و قربانيان آن را به تصويركشيده است، ازآثارگراهام گرين كه به زبان فارسي ترجمه شده اند« وزارت ترس، سايه گريزان و پايان يك پيوند» را مي توان نام برد.

= = =  = = = = = =

روز شمار، چهارم اپریل

1 ـ در گذشت پروین اعتصامی :ـ  بتاریخ 4 اپریل 1941 میلادی ( 15  حمل سال 1320 هجري شمسي ): پروين اعتصامي شاعر  ايراني در 35 سالگي در گذشت، او در مکتب امريكايي ها تحصيل كرد اما همواره يك زن شرقي باقي ماند، پروين از چنان تبحري در تكلم زبان انگليس برخوردار شد كه پس از فراغت از تحصيل به مدت دو سال ادبيات انگليسي و فارسي را در همان مکتب تدريس كرد ، اشعار پروين عموما در سه قالب ( قصيده ، قطعه و مثنوي ) اند، شعر پروين بيش از آنكه شخصي باشد و افكار واحساسات او را بيان كند حاكمان و زور مداران را مخاطب قرار مي دهد « قدرت طبع اودر شرح و وصف طبيعت و نمايش احساسات انساني» به خوبي در اشعارش مشهود است، « ديوان اشعار پروين» ارزشمندترين اثر اوست .

2 ـ تولد ساموئل مورس مخترع تلگراف:- بتاریخ 4 اپریل 1791 ميلادي: « ساموئل مورس » نقاش و مخترع تلگراف متولد شد، ا و ابتدا نقاشي مي كرد ولي بعدها در پوهنتون ييل به تحصيل فيزيك مشغول شد و درباره قوه برق تحقيقاتي كرد، مورس در سال 1835 ميلادي نخستين دستگاه مورس را ساخت و الفباي مخصوصي براي فرستادن پيام ابداع كرد كه به الفباي مورس مشهور است؛ گفتني است نخستين پيامي كه مورس با تلگراف مخابره كرد اين بود : «چنين بود خواست خدا » .

3 ـ  تولد ريچارد رايت نويسنده  سياهپوست امريكايي :- بتاریخ 4 اپریل 1908 ميلادي: « ريچارد رايت» نويسنده بزرگ سياهپوست امريكايي در يكي از شهرهاي ايالت ( مي سي سي پي) در خانواده هاي فقيرزاده شد، سراسر زندگي او در رنج سختي سپري شد و حاصل دوران نويسندگي اش كتبي چون « پسرك سياه، رانده شده ، شكم ماهي و اطفال عمو توم » است .

4ـ پیمان آتلانتیک شمالی « نا تو » :- بتاریخ 4 اپریل 1949 ميلادي: پيمان آتلانتيك شمالي ناتو منعقد شد، در اين پيمان سازمان بروكسل متشكل از كشورهاي بلجیم ، فرانسه ، لوكزامبورگ ، هالند و انگلستان، و همچنين كشورهاي کانادا و دنمارك ، ايسلند، ايتاليا ، ناروی ، پرتگال ، و امريكا شركت داشتند ، اعضاي اين پيمان اعلام كردند كه حمله به هر يك از كشورهاي عضو پيمان ناتو را حمله به همه اعضاي آن تلقي ميكنند، المان ، يونان و تركيه از ديگر كشور هايي بودند كه به اين پيمان ملحق شدند، هسپانیا نيز آخرين كشوري بود كه به عضو يت اين پيمان درآمد، تشكيل ناتو از نتايج جنگ سرد محاصره برلين بود، اما بعد از ختم جنگ سرد و بخصوص بعد ازفروپاشی اتحادشوروی این سازمان ازبین نرفت بلکه ده کشوراروپای مرکزی و شرقی روز شنبه اول می 2004 به عضويت کامل پيمان آتلانتيک شمالی « ناتو» در آمدند که عبارتند از: قبرس، جمهوری چک، استونی، مجارستان، لتونی، ليتوانی، مالت، پولند، اسلواکی و اسلوونی، به اين ترتيب شمار اعضای اتحاديه اروپا از 15 کشور به 25 کشور افزايش يافت و مساحت آن 25 درصد بيشتر شد و جمعيت آن 20 درصد افزايش يافت ونفوس آن به 450 ميليون نفر خواهد رسيد، اتحاديه اروپا از لحاظ جمعيت به بزرگ ترين بازار واحد چند مليتی در جهان تبديل خواهد شد، با اين حال پيمان تجارت آزاد امريکای شمالی از لحاظ قدرت اقتصادی همچنان بزرگ تر از اين مجموعه باقی خواهد بود.

5 ـ استقلال کشور سنگال : ـ بتاریخ 4 اپریل 1960 ميلادي: كشور سنگال پس از استقلال ، با سر زمين مالي فدراسيون مالي را تشكيل داد اما بعد از بروز اختلافاتي بين دو كشور از عضويت استعفا كرد ودر سال 1960استقلال كامل خود را با نظام جمهوري اعلام كرد .

6 ـ قتل مارتین لوترکین :ـ بتاریخ 4  اپریل 1968 ميلادي: مارتين لوتر كينگ از چهره هاي درخشان مبارز سياه پوست امريكا به دست يك سفيد پوست نژاد پرست بقتل رسيد لوتر كينگ مبارزه با تبعيض نژادي را پيشينه خود ساخته بود و همنوعان خود رااز هر خشونتي بر حذر مي داشت در سال 1963ميلادي جنبش عظيمي به رهبري وي با راهپيمايي بزرگ به منظور رفع تبعيض نژادي و اخذ حقوق سياهان در امريكا بر پا شد مارتين لوتركينگ بواسطه مبارزات صلح آميز و بدون خشونت در جهان شهرت دارد ودر سال 1964ميلادي موفق به دريافت جايزه صلح نوبل شد ، راهپيمايي مارتين


روز شمار، پنجم اپریل

1 ـ زاد روز توماس هابز :ـ بتاریخ 5 اپریل  1588 میلادی : توماس هابز Thomas Hobbes فيلسوف و نويسنده انگليسي به دنيا آمد و91 سال عمر كرد و 4 دسمبرسال 1679میلادی در گذشت « توماس هابز» انسان را موجودي ذاتا خودخواه، قدرت طلب ، خواهان سلطه بر همنوع و استثمار ديگران دانسته است ،. تاليفات مهم او « لوي ياتان ( عفريت دريايي ) » ، پيشنويس فلسفي رابطه حكومت و جامعه ، مسائل مربوط به آزادي و ضرورت و فرصتها ، بحث فيلسوف و دانشجو ، علل جنگ داخلي انگلستان ، و « ايلياد و اديسه » اند، فرضيه « هابز» در باره حكومت ، وي را به صورت يكي از پدران علوم سياسي در آورده است، « هابز» كه واقعيت عقايد و فرضيه هاي او هر روز آشگارتر از روز پيش مي شود ، طبيعت بشر را در ارتباط با نفس خود و جامعه تعريف كرده و گفته است كه رفتار يك انسان تابع خود خواهي ذاتي اوست و سه عامل باعث منازعه انسانها مي شود : رقابت بر سر منابع محدود براي تملك ، بي اعتمادي نسبت به يكديگر ، و بالاخره عشق و علاقه وافر به جلال و شكوه ( قدرت )، وي تصريح مي كند كه تا اين عوامل وجود دارد نزاع ( جنگ ) و در نتيجه ترس از ميان نخواهد رفت و در چنين محيطي همه چيز نامطمئن است.

   به اظهار« هابز» ، تا بي اعتمادي نسبت به ديگران در زندگاني روزمره وجود داشته باشد بيم و خطر نزاع و جنگ هم ادامه خواهد داشت، پيشرفتهاي مادي و ساختن شهرهاي قشنگ، طبيعت انسان را تغيير نمي دهد، متمدن ترين كشور اگر بر كشور ديگر پيروز شود نسبت به مغلوب رفتاري وحشيانه خواهد داشت، «هابز» نوشته است كه در غياب يك قانون بين المللي داراي ضمانت اجرايي استوار و اطمينان بخش ، كشورهاي ضعيف شكار قوي تر ها مي شوند ، و به همين گونه انسانها ، براي تحت كنترل درآوردن اين وضعيت در يك جامعه ملي و بر طرف كردن احساس ترس و تامين آسايش و جلوگيري از تجاوز افراد به حقوق و آزادي يكديگر نياز به يك دولت نيرومند در آن جامعه است كه بتواند بر خود خواهي افراد فائق آيد، چنين دولتي بايد توانمندي همه جانبه و قدرت تمام عيار داشته باشد و اين قدرت حاكم بايد متناسب با نياز روز عمل كند، « هابز» گويد كه قدرت حاكم بايد حس استثمار فرد از افراد براي حصول به برتري و زندگاني بهتر را مهار كند تا آرامش برقرار باشد، « هابز» در باره شرايط دولت گويد: دولت ـ فرد يا گروه ـ وقتي مشروعيت حكومت كردن خواهد داشت و مردم بايد اختيار و سرنوشت خود را به آن بسپارند كه همه اتباع را به يك چشم نگاه كند و تبعيض قائل نشود، يك دولت نبايد كاري كند كه به اتباعش آسيب و زيان وارد آيد .

   دربرابر، اتباع هم بايد وفادار باشند و از انجام تكاليف شانه خالي نكنند، « هابز» تاكيد بر يافتن راهي جهت پايان دادن به احساس تنفر آشگار و پنهان ميان انسانها و جوامع دارد و هنر دولت را در تحقق اين امر مي داند، دولت بايد مانع تنازع مردم بر سر منافع و ربودن آن توسط قويتر ها و زرنگتر ها شود، هدف يك دولت از مجازات افراد نه تنها بايد اصلاح مقصر بلکه " تنبه " ديگران باشد ، نه چشم در برابر چشم.

    هابز، قانون طبيعي و طبقه بندي آن را به تفصيل شرح داده و آن را به قانون عمومي تعبير كرده كه افراد را از انجام كارهايي منع و به انجام اموري تشويق مي كند و همه تاكيد او بر اين است كه اگر در جامعه ( ملي و بين المللي ) كنترل خود خواهي افراد از دست حاكم و مجري قانون (قانون طبيعي ـ عام ) خارج شود صلح و آرامش ، آزادي و امنيت ، سعادت و آسودگي خيال رخت بر خواهد بست و برقرار كردن مجدد نظم ، كاري آسان نخواهد بود، به اين ترتيب،« هابز» اهميت ويژه براي دستگاه قضايي يك جامعه قائل است و بر عادل و بي نظر و عالم بودن قاضي تاكيد مي كند و آن را موجودي كمياب و در نتيجه گرانبها مي داند، « هابز» در جاي ديگري از نوشته هايش 15 اصل براي كنترل خودخواهي افراد بيان داشته كه مهمترين اصل آن نفي و تقبيح نخوت است.

2ـ خروج هالند از سلطه هسپانیا :ـ  بتاریخ 5 اپریل 1585ميلادي : قتل عام وحشت ناك هارلم در شهري به همين نام كه مركز استقلال طلبان هالندی بود به دستور فيليپ دوم شاه هسپانيا بوقوع پيوست در اين قتل عام 6000 تن از استقلال طلبان و آزاديخواهان هالندی كشته شدند اما سر انجام در سال 1609ميلادي هالند از سلطه هسپانيا خارج شد و به استقلال رسيد.

3 ـ  معاهده «  بال »  در سويس :ـ بتاریخ 5 اپریل 1795ميلادي : معاهده «  بال » در شهري به همين نام در سويس ميان جمهوري ري فرانسه و  دولتهاي پروس ، هسپانيا ، و هالند به امضا رسيد ، به موجب اين معاهده دولتهاي سه گانه ( هالند ، هسپانيا، و پروس) در جنگ با سپاهيان فرانسه شكست خورده بودند متعهد شدند كه در امور داخلي فرانسه دخالت نكنند اين كشورها همچنين" بلجیم" و اراضي ساحل چپ رود  رن ، را به فرانسه واگذار كردند.

4 ـ اعدام دانتون یکی از رهبران انقلاب فرانسه :ـ  بتاریخ پنجم اپریل سال 1794 میلادی : ژرژ ژاك دانتون، از رهبران انقلاب فرانسه با جمعي از يارانش از جمله« كاميل دو مولن» در ملاء عام با گيوتين گردن زده شدند، دادگاه انقلاب پاريس به اشاره« روبسپير» ـ رهبر افراطيون چپ و گرداننده كميته امنيت ملي ـ« دانتون» و يارانش را در يك محاكمه بسيار كوتاه به جرم مماشات ، تجديد نظر طلبي در اهداف انقلاب ، و گرفتن پاره اي از اختياران كميته انقلاب و استرداد آنها به سازمانهاي دولتي به اعدام محكوم كرد كه همان روز حكم به اجراء درآمد، با اعدام « دانتون» و همفكران ميانه رو او، دوران وحشت در فرانسه به اوج خود رسيد و فرانسويان را به خود آورد؛ به گونه اي كه 3 ماه و 23 روزبعد «روبسپير» و 21 تن از همفكرانش به همان صورت با گيوتين گردن زده شدند و دوران اعدام و وحشت پايان يافت، دوران قدرت« روبسپير » يك سال طول كشيده بود و در اين مدت به هركس كه ظنين مي شدند برچسب تجديد نظر طلب ، برگشته از انقلاب ، سازشكار و ... مي زدند و اعدام مي كردند، بعدا معلوم شدكه اتهامات وارده به افراد عموما ادعا و واهي بود، بررسي هاي بعدي نشان داد كه ادعاي کميته برضد دانتون نيز بي پايه بود و وي به اساس انقلاب و هدفهاي آن وفادار مانده بود.

    گيوتين Guillotine كه شنيدن نام آن ــ از آغاز انقلاب تا پايان دوران وحشت ــ رعشه بر اندام فرانسويان مي انداخت در 1789 توسط دوکتور« ژوزف گيوتين» اختراع شده بود تا مرگ محكوم بدون احساس درد باشد و اعدام جنبه انساني داشته باشد، دکتور« گيوتين» در يك جلسه مجلس ملي فرانسه هنگام تشريح طرز كار اين دستگاه گفته بود : از آنجا كه هدف از مجازات اعدام ، حذف دائم فرد به دليل خطرش براي جامعه و اصلاح نشدني بودن اوست زجر كش كردن مغاير شئون انسان است ، و دستگاهي كه ساخته براي مرگ فوري و بدون احساس درد و رنج است، قبلا گردن محكوم به اعدام باتبر زده مي شد و در موارد بسيار ، جلاد بايد چند بار ضربه مي زد و .... تيغه تيز و سنگين گيوتين و سرعت فرود آن و قرار گرفتن گردن در شكاف دستگاه از مرگ زجر آور جلو گيري مي كرد و به همين دليل مجلس فرانسه راي به استفاده از آن داده بود كه در كمتر از سه سال با آن متجاوز از 25 هزار گردن زده شد از جمله گردن پادشاه فرانسه و همسر او و بسياري از مقامات ، انقلابيون و حتي دانشمنداني چون لاوازيه.

5 ـ نام سركوب كننده قيام هنديان بر هشت شهر:ـ بتاریخ 5 اپریل سال 1795 میلادی : هنري هاولاك Henry Havelock جنرال انگليسي به دنيا آمد، اما در جريان قيام ضد انگليسي هنديان در سال 1857 كشته شد،او كه در سال 1823 ماموريت هندوستان يافت نيروهاي انگليسي را در جنگ اول انگلستان با افغانها ( 1838 ــ 1839 ) میلادی و نيز در جنگ با سيكهاي هند فرماندهي كرد تا پايه استعمار انگلستان بر شبه قاره هند را استوار سازد، هنديان كه از استعمار انگلستان به ستوه آمده بودند در سال 1857 میلادی بر ضد آنان دست به يك قيام مسلحانه خونين زدند و جنرال « هاولاك » مامور سركوبي قيام در شهرهاي " كاونپور ـ لوكنو " شد، قيام يك شهر را با خشونت تمام سركوب كرد و در شهر ديگر به دست قيام كنندگان كشته شد، با اين كه سركوب قيام مردمي كه نمي خواستند نوكر و استثمار شوند كار چشمگيري نبوده است، معذلك نام اين جنرال را درچهار كشور بر هشت شهرگذارده اند: سه شهر در امريكا ، دوشهر دركانادا ، دوشهر در نيوزيلند و يك شهر در سوازيلند ( جنوب افريقا ).

= = = = = = = = =

روز شمار،  ششم اپریل

1 ـ تولد فرانسيسكو گويا صورتگر برجسته قرن 18:ـ بتاریخ 6 اپریل سال1746 میلادی: فرانسيسكو گويا F. Goya نقاش نامدار هسپانيايي به دنيا آمد و 82 سال عمر كرد، وي از سال 1792 به تدريج ناشنوايي دچار شده بود ولي اين بيماري از فعاليت هاي هنري او را كاهش نداد، «گويا» پس از ديداري نسبا طولاني از ايتاليا به وطن باز گشت و به فعاليت هنري پرداخت، با اين كه جمهوري خواه بود كمكهاي دربار سلطنتي هسپانيا را رد نكرد، در بيشتر آثار او زن و كودك در كنار هم ديده مي شوند.

2 ـ نخستين قیام بردگان سياه :ـ بتاریخ6 اپریل سال 1712 میلادی : بپاخيزي گسترده بردگان سياهپوست در امريكاي شمالي در منطقه نيويورك آغاز شد و هفته ها طول كشيد ، در آن زمان اين قسمت از امريكاي شمالي مهاجر نشين انگليسي و متعلق به اين كشور بود، بپاخيزي بردگان سرانجام توسط ميليشياي محلي سركوب و چهارم جولای 12 تن از بردگان كه محرك قيام تشخيص داده شده بودند اعدام شدند.

3 ـ نخستين اعلان جنگ امريكا به المان :ـ بتاریخ 6 اپریل سال 1917میلادی : در ساعت يك و 18 دقيقه بعد از ظهر به وقت واشنگتن ، دولت ايالات متحده برغم مخالفت الماني تبار هاي اين كشور در سومين سال جنگ جهاني اول به المان اعلان جنگ داد و به اروپا سرباز فرستاد و اين اقدام سر آغاز ورود امريكا به ميدان سياست جهان شد كه پس از جنگ جهاني دوم يك ابر قدرت شد و از 1991 كه شوروي به دست چند مقام خود همانند خوردن آب منحل گرديد ، دولت ديگري را معارض نمي بيند،« وودرو ويلسون» رئيس جمهوري وقت امريكا دوم اپریل از كنگره اين كشور خواسته بود كه اجازه دادن اعلان جنگ به المان را به او بدهد، سناي امريكا با 90 راي موافق در برابر 6 راي مخالف پيشنهاد « ويلسون» را تصويب كرد و اين پيشنهاد با 373 راي موافق در برابر 50 راي مخالف به تصويب مجلس نمايندگان امريكا هم رسيد، « لويد جورج» نخست وزيریا صدراعظم وقت انگلستان بلافاصله اقدام« ويلسون» را به او تبريك گفت و اعلام داشت كه اين اقدام بهترين فرصت را براي ورود امريكا به باشگاه قدرتهاي جهاني فراهم مي آورد.

    « ويلسون» همزمان با دادن اعلان جنگ به المان آمادگي خود را به دادن دوميليارد دالر قرض به انگلستان و فرانسه اعلام داشت،اين اقدام سر آغاز ورود امريكا به ميدان سياست جهان شد كه پس از جنگ جهاني دوم به صورت يكي از دو ابر قدرت درآمد و ازسال 1991میلادی كه شوروي به دست چند مقام خود همانند قطعه يخ ذوب و سپس بخار شد؛ تنها ابر قدرت باقي مانده و يكه تاز شده است، چين ، روسيه ، اتحاديه اروپا و هند معارضين بالقوه امريكا خوانده شده اند كه روسيه هنوز گرفتار مسائل داخلي است و اتحاديه اروپا مايلست به جاي معارض ، شريك امريكا باشد و دولت امريكا مساعي لازم را بكار مي برد كه هند را به خود نزديك كند و به صورت يك دوست درآورد ، ولي به نظر مي آيد كه دامنه اختلاف نظرهاي چين و امريكا رو به گسترش است، چين يك قدرت اقتصادي شده و مسائل روسیه و هند و نيازمندي و ضعف هاي اتحاديه اروپا را ندارد.

4ـ در گذشت محمد بن علي بن قاسم یکی ازادیبان :ـ بتاریخ 15 صفرسال 568هجري قمري:« محمدبن علي بن قاسم » معروف به «دلّالُ الكُتُب » از جمله اديبان مشهور قرن 6 هجري قمري در بغداد در گذشت، ازاو اشعار زيبايي بجاي مانده است همچنين كتابي بنام لمح الملح – ديوان اشعاري كه به وي منصوب است گواه طبع شاعرانه اوست، از ديگر كتابهاي مشهور دلال الكتب اثري است كه « زينةُ الدَّهر وعَصره اَهل العَصر»خوانده مي شود .

= = = = = = = = =

روز شمار، هفتم اپریل

1 ـ انديشه هاي " گوستاو لاندائوور " و سوسياليسم :ـ بتاریخ 7 اپریل سال1870 میلادی: «گوستاو لاندائوور» فيلسوف و نويسنده چپگراي المان  به دنيا آمد، وي بر افكار « كروپتكين » و « باكونين » با كمي پالايش تعريف نوشت و به صورت اصول درآورد، او دركتاب خود تعريف تازه اي از سوسياليسم به دست داده و نوشته است كه سوسياليسم ، تنها برآورده ساز عادلانه نيازهاي مادي افراد و به عبارت ديگر « عدالت مادي ( اقتصادي ) » نيست، بلكه بايد عدالت معنوي ميان مردم را هم برقرار سازد تا روح و روان آنان ارضاء و اقناع شود، «آرزوي زندگاني در محيط عدالت عمومي» طبيعت مشترك بشر است و براي رسيدن به آن آمادگي اتحاد و بستن پيمان و بذل مساعي دارد، و اين دولتها و حاكمان هستند كه به خاطر باقي ماندن در قدرت، قدرتي كه به داشتن آن عادت كرده اند و طبيعت ثانوي شان شده است با توسل به دستاويزهاي گوناگون مانع از اين اتحاد و مساعي مي شوند و سنگ اندازي مي كنند؛ بنابراين قدرت دولت بايد به شوراها كه شرط عضويت در آنها انساندوستي و معنويت باشد سپرده شود، « لاندائوور » نوشته است: هرجا كه طبقه زحمتكش ( وركينگ كلاس ) احساس استثمار شدن كند، وقوع انقلاب قابل پيش بيني است و نمي توان با توسل به زور براي مدتي طولاني مانع از وقوع آن شد، بشر كارگر مي داند كه چه كساني از دسترنج او برخوردار مي شوند و كينه استثمار شده نسبت به استثمارگر روز افزون است و روزي به انتقام تبديل مي شود، در نظر كارگر، سرمايه با زحمتي كه او تحمل مي كند قابل مقايسه نيست، وي نوشته است كه خواست عدالت عمومي ( به زعم لاندا ئوور؛ سوسياليسم ) واقعيتي است در نهاد هر انسان ، و تنها گروهي كم با نيروي زياد هستند كه نمي گذارند بشر براي رسيدن به آن آرزو با هم متحد شود، اين گروه كوچك دست به هر اقدامي مي زند تا اين نيروي زياد ( از جمله حكومت ) را از دست ندهد،« لاندائوور » كه افكار فلسفي خود را به صورت داستانهاي كوتاه هم براي درك مردم عادي مي نوشت دوم می سال 1919میلادی در مونيخ المان در پي يك تظاهرات به دست نظاميان كشته شد.

2 ـ عمل درست عامل شادي:ـ بتاریخ 7 اپریل سال1773 میلادی : جيمز ميل ( پدر جيمز استيوارت ميل ) فيلسوف و تاريخدان انگليسي و مولف « تاريخ هندوستان انگلستان » به دنيا آمد، وي از فلاسفه{ يوتيليتاريانيسم* Utilitarianism }است،او در رابطه با اين فلسفه، كتاب « تحليل پديده هاي تفكر انسان » را نوشته است  اين فلاسفه ــ بمانند زرتشت ــ عمل درست را عامل شادي مي دانند و تاكيد براين دارند كه يك انسان بايد بكوشد كه اواخر عمر احساس شادي را از دست ندهد.

-- - - - - - - -

{*. يوتيليتاريانيسم يا فلسفه اصالت سود عبارت است از : وقتى در ميان مكتب‏هاى فكرى غرب غوطه‏ور مى‏شويم، به انديشه‏اى مبتنى بر «فايده»طلبى و «سود»خواهى برمى‏خوريم. اين تفكر در ميان انديشه‏مندان غرب از قرن‏هاى گذشته، كم و بيش وجود داشته است، البته قبلاً به صورت يك فلسفه نبود و تنها در ميان فهرست اصول عقايد سياسى برخى از متفكران قرار داشت، اين فلسفه فايده‏ باور كه تا به حال تغييرات و فراز و نشيب‏هاى بسيارى را به خود ديده است، براى سود شخصى و يا سود اكثريت، اهميّت ويژه‏اى قائل است، البته اين نكته را متذكر مى‏شويم كه يوتيليتاريانيسم( 1) يا فلسفه سودخواهى غير از اصطلاح اُپورتونيزم يا فرصت‏طلبى‏(2) است، اُپورتونيست يا ابنُ الوقت به كسى گفته مى‏شود كه بر حسب دگرگونى اوضاع به خاطر سود شخصى، تغيير جهت مى‏دهد، بنا بر اين، اين افراد، همواره به ‏سوى قدرت وقتْ گرايش دارند و پاى ‏بند اصولى نيستند و يا اصول خود را فداى منافع شخصى خود مى‏كنند، امّا آنان كه طرفدار فلسفه سودخواهى‏اند، غالباً فلاسفه‏اى هستند كه ميزان ارزشگذارى هر عملى و يا چيزى را سود آن عمل و يا آن شى‏ء مى‏دانند، پس از آن‏كه، به طور مختصر به انديشه‏مندان مكتب اصالت سود اشاره كرديم، فرق اين دو، بهتر روشن خواهد شد.اولين جرقّه‏ها : اولين جرقه‏هاى پيدايش اين فلسفه را مى‏توان در قرن شانزده ميلادى جستجو كرد، در اين بُرهه، به نام «هاليفاكس» (يكى از رجال نامى انگليس) برمى‏خوريم، او اگر چه يك فيلسوف نبود اما عقايد وى مقدمه پيدايش" يوتيليتاريانيسم" در قرن هجده محسوب مى‏شود، وقتى فهرست اصول عقايد وى را مرور مى‏كنيم به مسئله مصلحت و سازش برمى‏خوريم، او مى‏گفت دو اصل اساسى‏ كه حافظ حكومت‏اند، عبارت‏اند از: مصلحت و سازش،بعد از او به «توماس هابز» كه مى‏رسيم، ملاحظه مى‏كنيم او نيز طرفدار همين فلسفه سودخواهى يا مفيد بودن است، او دولت را تنها به سبب مفيد بودن آن به حال افراد، لازم مى‏شمارد،« هابز»، فلسفه وجود حكومت و سبب بقاى آن را "مفيد بودن آن" به خاطر حفظ امنيت مى‏داند، يكى از نظريات وى كه در آن گرايش به فلسفه اصالت سود مشاهده مى‏شود اين است: «چون محرك همه رفتارهاى انسانى، منفعت شخصى است، جامعه را بايد تنها وسيله‏اى براى نيل به اين هدف دانست» هابز، اطاعت و احترام نسبت به قانون را به هيچ وجه بر اساس عقلانيت نمى‏داند، مگر اين كه احترام به قانون، موجب تأمين منافع بيشترى براى فرد شود و اطاعت از دولت بيش از عدم اطاعت از دولت به فردْ فايده رساند،در فلسفه وى، مصلحت و خير اجتماعى محلى نداشته و موضوعيت ندارد و جاى خير جامعه را مجموعه‏اى از منافع شخصى پراكنده، اشغال كرده است.

يك فرضيه : در سال‏هاى 1730 تا 1740م، فرضيه خامى رشد و نمو كرد، اين فرضيه بعدها به تقويت" يوتيليتاريانيسم " (كه ما از آن به فلسفه سودخواهى تعبير مى‏كنيم)، كمك فراوانى كرد، اين فرضيه بعدها در سال 1758م توسط « هلوتيوس»، متفكر فرانسوى از مركز تولّد آن (يعنى انگليس) به فرانسه آمد، هلوتيوس آن را «فلسفه اخلاقى سودجويى»( 3) نام نهاد، اما آن فرضيه خام چه بود؟ آن فرضيه اين بود كه محرّك اعمال آدمى و افعال آن، دو غريزه ابتدايى است، اين دو غريزه عبارت‏اند از: «ميل به لذت» و «اجتناب از درد»، ساير انگيزه‏هاى پيچيده انسان، از مشتقّات اين دو هستند، آدمى همواره در پى آن است كه حداكثر مَسَرّت و شادى را به دست آورد و در ضمن تلاش مى‏كند درد را به كمترين حدّ ممكن برساند، به خوبى مى‏بينيم تئورى خامى كه در انگليس متولد شد، در فرانسه رشد يافت، در انگليس اين فرضيه متعلق به فرقه مسيحى ارتودوكس بود و جنبه مذهبى داشت ؛ زيرا ارتودوكس‏ها براى فرضيه وجود درد و لذت در جهان آينده و پس از مرگ، اهميت قائل بودند، در فرانسه، «هلوتيوس» به آن، جنبه‏اى دنيوى داد و اين قاعده را به قواعد قانونگذارى كشور اضافه كرد و آن را اساس اصلاحات قرار داد، او مى‏گفت: «بايد هدف قانونگذاران اين باشد كه لذت افراد را به نحو اكمل با مصالح عامه وفق دهند»، او در كتاب «در باب روح» مى‏نويسد: «اخلاقيون، مدام در باب بدى ذات مردم (انسان‏ها) سخن مى‏گويند، اين نكته نش

روز شمار،  هشتم اپریل

 زادروز بودا:ـ بتاریخ 8 اپریل سال 563 پيش از ميلاد: در جاپان ، كره ، تايوان و هاوايي روز « كامبوتسو Kambutsue» ــ زاد روز بودا ــ است كه 563 پيش از ميلاد در يك خانواده اشرافي در نپال به دنيا آمد و ازآسايش و رفاه و اقتدار صرف نظر كرد و به جستجوي راهي شتافت كه بشر را از رنج و تعب آسوده سازد و اين راه را در 35 سالگي به دست آورد و به ترويج آن پرداخت كه همانا كنترل هوس ها و نفس اماره است، ساير كشورها ي پيرو آموزشهاي بودا به سبب تفاوت تقويم خورشيدي و قمري ، زادروز اورا در روزهاي ديگري بر گزار مي كنند، بودا ( به معناي روشنگر ) گفته است كه كنترل هوسها راه دستيابي به شادي جاويدان است و اين كنترل بايد به طريق درست صورت گيرد، بقيه آموزشهاي بودا از جمله در موارد كردار ، گفتار و پندار نيك با تعاليم زرتشت تفاوت زياد ندارد كه پيش ازتولد بودا آنهارا ترويج كرده بود .

2ـ سفر تاریخی کشتی سیریوس :- بتاریخ 8 اپریل 1838 ميلادي :كشتي سيريوس متعلق به دولت انگلستان، سفر تاريخي خود را براي عبور از اقيانوس اطلس آغاز كرد،اين نخستين بار بود كه يك كشتي قصد عبور از پهنه يك اقيانوس را داشت، كشتي بخاري سيريوس از بندري واقع در ايرلند حركت كرد و پس از 18 روز به بندر نيويورك وارد شد .

3ـ در گذشت «  لويي ماسينيون» بتاریخ 8 اپریل 1962 ميلادي : « لويي ماسينيون» خاور شناس فرانسوي در 79 سالگي در گذشت ،  او از اعضاي فرهنگستان  شوروي سابق ، سویدن ، دنمارك ، هسپانيا ، هالند ، بلجیم و افغانستان بود، ماسينيون همچنين در انجمنهاي فرهنگي و خاور شناسي بسياري از كشورهاي دنيا عضويت داشت ،از اين خاور شناس برجسته تحقيقات ارزنده اي درباره ايران اسلامی باقي مانده است. « تقديس فاطمه الزهرا (س)، نيايش ابراهيم، مباهله مدينه و اصناف و طبقات مر اكش»، از آثار وي بشمار مي آيد .

4ـ در گذشت«پاپلو پيكاسو» نقاش سبك كوبيسم بتاریخ 8 اپریل1973ميلادي: « پاپلو پيكاسو» نقاش هسپانيايي و مبتكر سبك كوبيسم در گذشت، موصوف د ر18 سالگي نقاش مشهوري شد، وسبك ابداعي او بسرعت در ميان ديگر نقاشان رواج يافت، بزرگترين اثر پيكاسو گرينكا نام دارد، اين تابلو نقاش وحشت خود را از بمباران شهر گرينكا در جنگهاي داخلي هسپانيا مجسم كرده است .

5 ـ تيتو، راه مستقل از شوروی را بر گزید:ـ بتاریخ 8 اپریل سال 1952میلادی :  «يوزيپ بروز تيتو» رهبر كنفدراسيون يوگوسلاوي كه از ائتلاف كشورهاي كمونيستي به صدارت شوروي جدا شده بود و راه سوسياليستي ملي و سياست مستقل در پيش گرفته بود يك طیاره شکاری تازه ساز شوروي از نوع « ياك ــ 23 » را در اختيار امريكا قرار داد تا به تكنولوژي طیاره سازي روسيه پي ببرد،« تيتو» پس از در پيش گرفتن راه مستقل ، از ترس انتقام احتمالي استالين به غرب نزديك شده بود، اين طیاره كه در اختيار روماني بود توسط يك کپتان رومانيايي به يوگوسلاوي ربوده شده بود، به اين « کپتان» همچنان كه قبلا وعده داده شده بود جايزه مالي مربوط و پناهندگي در غرب داده شده بود، پس از اعلام جايزه و وعده پناهندگي ، سرقت جنگنده هاي شوروي به غرب به صورت يك حرفه در آمده بود، « تيتو» با وجود كمك بسيار به تاسيس جامعه غير متعهد و ادامه نظام سوسياليستي ، تا پايان عمر به دوستي خود با امريكا و غرب ادامه داد.

= = = = = = = ==

روز شمار،  نهم اپریل

ـ پرابلم تریکاک در افغانستان : ـ  بتاریخ سه شنبه 20 حمل 1381خورشیدی برابر با 9 اپریل 2002 میلادی : در اثر فیر قوای دولتی بر دهقانان اعتراض کننده در ولایت هلمند ، حد اقل هشت دهقان کشته و 35 نفر زخمی شده اند، اعتراضات از منطقة کجکی درجنوب غرب ولایت هلمند آغاز شد، دولت برای دهقانانی که از کشت تریاک صرف نظر میگردند در هر هکتار 250 دالر می پرداخت ، در حالیکه دهقانان مدعی اند که آنها با کشت تریاک محصولی به ارزش 3500 دالر بدست خواهند آورد.

2 ـ  سوء قصد به جان جنرال فهیم : ـ بتاریخ 9، اپریل میلادی : جنرال فهیم  در دیداری از شهر جلال آباد از یک سوء قصد جان سالم بدر برد زیرا هنگامیکه موتر عامل وی با تعدادی از موتر های  دیگر در بین راه میدان هوائی  و شهر جلال آباد در حرکت بودند در مسیر راه  آنها بمبی منفجر شد.

3 ـ صدای انفجار در کابل : ـ  بتاریخ 20  حمل  1382  خورشیدی (  9  اپريل  2003  ميلادی)  صدای انفجار مهيبی ساعت 2 و 35 دقيقه بامداد چهارشنبه کابل را لرزاند، به گزارش خبرنگار ايرنا شدت صدای اين انفجار مهيب به حدی بود که اکثر ساختمان های شهر کابل را به شدت لرزاند.

4 ـ پيروزي مغولها در اروپاي مركزي :ـ بتاریخ 9 اپریل سال 1241 میلادی: مغولان در مركز اروپا، نيروهاي مشترك اميران الماني و پولندی را شكست دادندو شهر" لاينيتس" را تصرف كردند، اروپاييان گمان مي كردند كه مغولها تا ساحل اقيانوس اطلس پيش خواهند رفت كه ناگهان دست به بازگشت زدند و معلوم شد كه« ايلخان» آنان در گذشته و براي انتخاب ايلخان تازه به شرق باز مي گردند، مغولها شهرهايي را كه در اروپاي مركزي تصرف كرده بودند به آن دسته از اميران محلي كه با آنان ميانه خوب داشتند سپردند، قبلا مناطقي كه روسيه ناميده شده است به تصرف مغولان در آمده بود، مورخان اروپايي نوشته اند: تلفات اروپاييان در جنگ" لاينيتس " به حدي زياد بود كه مغولان گوش هر مقتول را جدا مي كردند و در توبره اسب مي انداختند تا سر فرصت از اين طريق شمار كشته شدگان را به دست آورند، علت پيروزي مغولان در اين جنگ ، تاکتيک ويژه و قدرت مانور آنان به دليل سبكي سلاح و نداشتن زره بود.

5 ـ پايان جنگ داخلي امريكا :ـ بتاریخ 9 اپریل سال1865میلادی : جنرال« رابرت لي » فرمانده نيروهاي كنفدراسيون امريكا تسليم شد و جنگ پر تلفات داخلي امريكا يايان يافت، « لي» پس از سقوط شهر ريچموند پايتخت كنفدراسيون ( حاكم نشين فعلي ويرجينيا ) و از دست دادن خط دفاعي رودخانه اپاماتكس Appomattox تصميم گرفت كه با 27 هزار سرباز باقيمانده خود را به ايستگاه راه آهن لينچبرگ برساند و به كاروليناي شمالي برود و با كمك نيروهاي اين ايالت كنفدراسيون به جنگ ادامه دهد كه راه را برخود بسته ديد و تصميم گرفت تسليم شود، وي پيش از ظهر 9 اپریل طي يادداشتي تصميم خود را به اطلاع جنرال « گرانت» فرمانده نيروهاي فدراسيون ( ايالتهاي شمالي ) رساند و سه ساعت بعد با آجودان خود در ساختمان دادگاه شهرك اپاماتكس حاضر شد ، جنرال« گرانت» هم با افسرانش آمدند« لي» نامه تسليم خود را نوشت ، امضاء كرد و به« گرانت» داد و جنگ داخلي 4 ساله امريكا كه ضمن آن 618 هزار نظامي ( 258 هزار جنوبي و 360 هزار شمالي ) كشته شدند و ويراني وسيع و تلفات غير نظامي بي شمار به بار آورد پايان يافت.

   جنرال « گرانت » پس از دريافت تسليمنامه« لي » اجازه داد كه او ، افسران و سربازانش با اسبان و سلاحهاي سبك خود به هرجا كه بخواهد بروند و تاکيد کرد که هيچكدام از آنان به خاطر كارهايي كه تا آن روز انجام داده بودند مجازات نخواهد شد ، ولي از اين پس هرگونه خطا مجازات خواهد داشت و سپس دو جنرال دست يگديكر را فشردند و از هم جدا شدند، همين " گذشت " باعث شد كه خصومت دنباله نداشته باشد، نمونه اين سياست 130 سال بعد در افريقاي جنوبي در پيش گرفته شد و به ابتكار« نلسون ماندلا» پس از افتادن حكومت به دست اكثريت سياهپوست هيچ سفيد پوستي به خاطر آزار و حق كشي سياهپوستان در گذشته مجازات نشد وبنابراين نظامات و اوضاع كشور برهم نخورد.

6 ـ زادروز« لودن دورف » سردار المان:ـ بتاریخ 9 اپریل سال 1865 میلادی: اريك لودن دورف Erich Ludendorff سردار معرف المان است كه بسال 1865 متولد و در سال 1937 درگذشت، وي بود كه در آغاز جنگ جهاني اول در سال 1914میلادی نظامیان روسيه را كه از نظر نفرات دوبرابر نظامیان هشتم المان بود در «تانن برگ» شكست داد و اين شكست و شكست سال بعد باعث تضعيف روسيه و پيروزي انقلاب اين كشور شد، « لودن دورف» در" برست ليتوفسك " با روسيه قرارداد صلح امضاء كرد و اين كشور را از صحنه جنگ خارج ساخت،  وي از آنجا به جبهه غرب بازگشت و متوجه شد كه المان جنگ جهاني اول را نخواهد برد و به قيصر پيشنهاد كرد كه با دولتهاي مخالف المان وارد مذاكرات صلح شود كه قيصر نپذيرفت و او را به سمت غير رزمي گماشت، در پايان جنگ اول« لودن دورف » كه فرضيه ( حمله نامحدود زير دريايي ) از اوست به سویدن رفت و در آنجا چند كتاب درباره جنگ نوشت و سوسياليست هاي المان را متهم كرد كه در جريان جنگ جهاني اول از پشت به دولت المان خنجر زدند و با بيانات خود روحيه الماني ها تضعيف كردند، پس از تاسيس حزب ناسيونال سوسياليست المان ( نازي ) ، وي نخستين فردي بود كه دفتر عضويت اين حزب را امضاء كرد و هيتلر را بر ضد سوسياليستها برانگيخت، وي عادت داشت كه به جاي بكار بردن كلمه سوسياليست واژه « بي وطن » را بكار برد، بسياري از كساني كه بر جنگ جهاني دوم تحليل نوشته اند تاكيد كرده اند كه اگر« لودن دورف» سه سال ديگر زنده مانده بود ، المان در جنگ دوم شكست نمي خورد زيرا كه او مانع حمله نظامي هيتلر به روسيه مي شد و تا انگلستان از پاي در نمي آمد اجازه گسترش جبهه را نمي داد.

= = = = = = = ==

روز شمار،  دهم اپریل

ملكه سویدن تصميم به كناره گيري گرفت :ـ بتاریخ 10 اپریل سال1654 میلادی: كريستينا ملكه روشنفكر و دانشمند سویدن به ملت اين كشور اعلام كرد كه تصميم به كناره گيري گرفته و به سياستمداران سویدن دو ماه مهلت داد كه پادشاه ديگري براي كشور بيابند و تاكيد كرد كه 16 جون از كاخ سلطنتي اثاثه كشي خواهد كرد، وي كه برجاي پدرش« آدولفوس» نشسته بود هنوز 25 ساله نشده بود كه تصميم به كناره گيري گرفت، «آدولفوس» داراي فرزند ذكور نبود، سویدن از دير زمان توسط نخست وزير اداره مي شد و پادشاه نقش عمده نداشت، «كريستينا» كه پس از او «چارلز گوستاو» پسر عمويش را برجايش نشانيدند داراي تحصيلات عالي و بانويي روشنفكر بود كه بيشتر وقت خود را صرف بحثهاي علمي و فلسفي مي كرد و « دكارت » فيلسوف بلند آوازه فرانسوي و نويسنده تعريف "جامعه " در جلسات بحث كه وي حضور داشت شركت مي كرد،« كريستينا» بزرگترين حامي و مشوق « دكارت » بود، « كريستينا» در طول سلطنت خود نخست همه املاك موروثي خاندان سلطنت را به دولت واگذار كرد و سپس از دولت خواست كه آن را به مردم بفروشد، وي بيش از پيش اختيارات پادشاه را محدود كرد و كارها را به نخست وزير سپرد، « كريستينا» در استعفا نامه اش نوشت كه ذات او با اين همه تشريفات غير لازم سازگار نيست و او نشستن در كتابخانه و خواندن كتاب و گفتگوي با دانشمندان را ترجيح مي دهد.

2 - قتل رهبر حزب كمونيست جمهوري آفريقاي جنوبي:- بتاریخ 10 اپریل سال1993 میلادی: « كريس هاني» رهبر وقت حزب كمونيست فدراسيون افريقاي جنوبي در 50 سالگي در يوهانسبورگ به دست يك آواره ( پناهنده ) ضدكمونيست پولندی كشته شد و قاتل بعدا اعتراف كرد كه افراطيون سفيد پوست او را براي ارتكاب اين قتل اجير كرده بودند، « هاني» كه بيشتر عمر خود را در مبارزه و از جمله مبارزه مسلحانه و فرار از اين كشور به آن كشورگذرانده بود پس از فروپاشي شوروي به نوسازي سوسياليسم افريقايي همت گمارد و موفق شد كه اعضاي حزب كمونيست را به جاي ريزش افزايش دهد و همين امر باعث شد كه دشمنان بين المللي پيدا كند و .... حزب كمونيست افريقاي جنوبي در چارچوب كنگره ملي افريقا به رهبري نلسون ماندلا عمل مي كرد.

3ـ در گذشت « كارل فون لينه» طبيب  سویدی :ـ بتاریخ 10 اپریل1778ميلادي: « كارل فون لينه» طبيب و گياه شناس سویدی درگذشت، او با تكميل و توسعه روش نامگذاري علمي مبحثي آشفته را سامان بخشيد اصول طبقه بندي لينه كه وي آن را درجانورشناسي، گياهشناسي، و معدن شناسي به كاربرد درروش ساختن روابط موجودات زنده درعالم طبيعت اهميّت فوق العاده اي دارد، رده بندي موجودات زنده مهمترين كتاب لينه است.

4ـ  حمله گاريبالدي ايتاليايي به جزايرسيسيل:- 10 اپریل1860ميلادي: «گاريبالدي» ميهن پرست ايتاليايي به جزايرسيسيل حمله كرد، او به درخواست ويكتورامانوئل دوم به اين امرمبادرت ورزيد و دراين حملات با 1000سربازبه هدف خود دست يافت، ازآن زمان سيسيل بخشي ازخاك ايتاليا محسوب مي شود.

5 ـ در گذشت جِيران خليل جِبران :- بتاریخ 10اپریل 1931ميلادي: « جِيران خليل جِبران» نويسنده، شاعرو فيلسوف عارف مسلك لبناني درگذشت، وي دررشته هاي طب، ادبيات عرب، حقوق بين الملل، موسيقي و تاريخ اديان تحصيلات كرد و دربسياري ازرشته هاي ديگرتحقيقات جامع و ارزنده اي انجام داد كه ازآن جمله هنرنقاشي را مي توان ذكركرد، خليل جبران معتقد بود كه نسلي نو درخاورميانه درحال ظهوراست و اين نسل برتاريكي هاي فرهنگ استعماري خواهد شوريد و ايمان و پاكي و جسارت و شهامت را به ارمغان خواهد آورد، مشهورترين اثراين نويسنده مسيحي پيامبرنام دارد، جبران خليل جبران دراين كتاب عشق و ارادت خود را به محمد(ص)ابرازكرده است «اَلمَواكِب» ديگراثراوست.

 


April 2nd, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی